دین در جهان امروز
میبخشد و از حق و عدالت دفاع میكند و برای ایجاد پیشرفت میكوشد. اما اینكه شعارها را تبدیل كنیم به شعارهایی جدید، كه از سیستمهای چپ یا راست گرفته شده است، مشكلی را حل نمیكند، چون خود این نیز نوع دیگری از دنبالهروی و تقلید است. پس باید شعارهای اصیل ارائه كنیم؛ دفاع از حق، حق هرچه كه باشد و دفاع از عدالت، عدالت هرچه كه باشد. سپس، برنامهای گروهی در این زمان و در این ساخت جدید ارائه کنیم. پس عالمان دین میتوانند با همكاری برنامه و اصولی را ایجاد کنند. البته، من دعوت به بازگشتِ سلطنتِ دین و حكومت دین نمیکنم بلکه منظورم ایجاد خط اصلی و مبنای كلی و حل مشكلاتِ موجود و ارائۀ جوابهای کلّی به مسائلی است كه در این زمان مطرح است. شاید عالمانِ دین با همكاری و تبادلِ تجارب بتوانند این باقیماندۀ ناچیز را نجات دهند و نقش رهبری دین را در این اوضاع به دین بازگردانند.
(74)به این مقدار بسنده میكنم و از فشرده و خلاصه بودنِ سخن پوزش میطلبم، هرچند كه بحث طولانی شد. چراکه بحثِ عمیق و دنبالهدار و مفصلی است. امیدوارم كه پوزشم را بپذیرید و بدانید كه تمام تلاشم را به كار گرفتم تا مطالب خود را در حد توان در این جلسه تقدیم كنم و تلاشِ انسان بیبضاعت بیش از این نیست. و تشكر میكنم از برادران عزیز كه ما را، در این عصر دلپذیر، در این جلسه گرد هم آوردند و، همچنین، از مسئولان این مركزِ پربركت كه امكانِ این دیدار را برای ما فراهم كردند سپاسگزارم و باز تشكر میكنم از شما كه به این جلسه تشریف آوردید. علت طرح این بحث در این زمان هم این است كه دربارۀ تمام مطالب این مبحث میتوان بحث و بررسی و گفتوگو کرد و، چهبسا، عدهای از برادران علاقهمند باشند که درمورد این موضوع به بحث بپردازند تا بحث كامل و پخته شود، و از آن بهره ببریم.
57