دین در جهان امروز
(64)هنگامی كه تمدن جدید شکل گرفت، وضع انسان چگونه بود و امروز وضع او چگونه است؟ وقتی كه دیدیم تفاوت وضعیتِ انسانِ امروز از جهت سعادت و رفاه و انسانیت بهتر از وضع او در شروع تمدن جدید نیست، باید درنگ كنیم و بپرسیم: آیا این تمدن جدید تمدنی انسانی است یا تمدنی نیمهانسانی است كه فقط به گوشهای از زوایای وجود انسان میپردازد؟ این در حالی است كه انسان در زمینههای بسیاری، مثل علم و صنعت و برنامهریزی و آیندهنگری به پیشرفتهای حیرتانگیز دست یافته است. اما آینده هرگز از گذشته خوشایندتر نمینماید. نمیدانم آیا میتوان تمدنی را كه بر نادیده گرفتنِ آفریدگار برپاست (نه بر انكارِ او و حتی نه بر نشناختن او،) تمدن یهود نامید؟ چرا که این فلسفۀ قدیم یهود است كه تاریخ از آن سخن میگوید. قرآن از آن صحبت میكند و میگوید: «و قالَتِ الیَهودُ یَدُ اللّهِ مَغلولَةٌ»«12» «یداللهِ مغلوله» یعنی دست خدا بسته است، یعنیخدا هست ولی اثری در زندگی ندارد. درست است كه آفرید ولی از آن پس كار را به ما واگذاشت. فكر نمیكنم دین بتواند همدوش با این سیرِ فراگیرِ تمدن ـ اگر سیرِ تمدن به همین منوالِ امروز باقی بماند ـ در دنیا نقش اساسی ایفا كند، مگر با ایجاد انقلاب سهمگین بر ضد تمدنهای جهان و بازسازی این تمدنها از نو. وگرنه چه این سیر مثبت باشد چه منفی، چه غربی باشد چه شرقی، دین نمیتواند در این اوضاع نقش اساسی برعهده بگیرد، چون این سیر از نادیده گرفتن ماوراءالطبیعه جوشیده و بنایش را بر آن استوار كرده است. دینِ دنبالهروِ این قافله در این اوضاع چه میتواند بكند و اصلاً گمان هم نمیكنم كه غرب و تمدن آن، كه از ریشه بر اساس مادیت استوار است، بتواند از این خصلت جدا شود. چهبسا شرق این نقش را ادا كند و بار دیگر شرق بشریت را که در قهقرای انحطاط سقوط كرده و از این
52