شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

دین در جهان امروز

<
>

(59)در اینجا دوست‌ دارم‌ این‌ سؤ‌ال‌ را مطرح‌ كنم‌ كه‌ چرا از دخالتِ‌ دین‌ در زندگی‌ انسان‌ بر روی‌ كرۀ‌ خاكی‌ واهمه‌ داریم؟

بعد از اینكه‌ دانستیم‌ مصائبی‌ كه‌ ما امروز متحمل‌ می‌شویم‌ به‌ سبب دین‌ نیست؛ بعد از اینكه‌ اذعان‌ كردیم‌ كه‌ جنگ‌های‌ صلیبی‌ یا مثلاً فتحِ‌ قسطنطنیه‌ و چنین اقداماتی‌ كه‌ صورت‌ گرفته‌ است، چه‌ به دست مسلمانان‌ و چه‌ به دست مسیحیان، از اساسِ‌ دین‌ نشئت نگرفته است و دین‌ هیچ‌كدام‌ از این‌ها را تأ‌یید نمی‌كند؛ و پس‌ از آنكه‌ گفتیم‌ این‌ واقعیت‌ كه‌ امروز به‌ اسم‌ دین‌ با آن‌ زندگی‌ می‌كنیم‌ دین‌ نیست؛ و بعد از آنكه‌ دریافتیم‌ فرقه‌گراییِ‌ موجود در كشور ما از آثارِ‌ دین‌ نیست‌، اگر در مقابل‌ هرآنچه‌ در میان‌ ما به‌ اسمِ‌ دین‌ رواج‌ دارد تسلیم‌ نشویم‌ و آن‌ را نپذیریم‌ بلكه‌ مفاهیمِ‌ دینی‌ آن‌ را بیابیم، در این‌ صورت، چرا مردم‌ را به‌ سوی‌ دین‌گرایی در زندگی با روش درست‌ دعوت‌ نكنیم؟ چرا دعوت‌ به‌ سكولاریسم‌ بكنیم؟ روندِ‌ دین‌ستیزِ‌ موجود در زندگی‌ ما نتیجۀ‌ فریبی‌ است‌ كه‌ ما از نمودهای‌ ارائه‌شده‌ از دین‌ خورده‌ایم. اعتراف‌ می‌كنم‌ كه‌ این‌ نمودها برای‌ انسان‌ و دین‌ خطرآفرین‌ است، اما دین‌ در این‌ بیان‌ ابداً‌ سرزنش‌ نمی‌شود. ممكن‌ است‌ بگویید: آزادی‌ و كرامتِ‌ انسان‌ كجا رفت‌ و آیا بهتر نیست‌ بپذیریم‌ انسان‌ بزرگ‌ شده‌ و دیگر نیازی‌ به‌ سرپرست‌ ندارد؟ دعوت‌ به‌ دخالت دین‌ در زندگی‌ انسان‌ معنایش‌ این‌ است‌ كه‌ انسان‌ به‌ قیم‌ و سرپرست‌ نیاز دارد. آیا وقتِ‌ آن‌ نرسیده‌ كه‌ ایمان‌ بیاوریم‌ كه‌ انسان‌ بزرگ‌ شده‌ و از سرپرست‌ بی‌نیاز؟ شاید هم‌ بگویید: احكام‌ الهی‌ برای‌ اوضاع و احوال تاریخی‌ خاصی‌ است‌ و حال‌ آنكه‌ ما پیشرفت‌ كرده‌ایم. ممكن‌ است‌ بگویید: همه‌چیز تغییر یافته‌ و دگرگون‌ شده‌ است. پس‌ این‌ همه‌ پافشاری‌ بر احكام‌ قدیم‌ برای‌ چیست؟

(60)شما نمی‌توانید هماهنگی‌ و پیوستگی را میانِ‌ ایمان‌ كه‌ فعل‌ قلبی

49