شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

دین در جهان امروز

<
>

و از یكدیگر فاصله‌ دارند. به‌ دو چیز ایمان‌ می‌آوریم: خداوند و انسان. از یکسو، برای‌ خدا او را عبادت‌ می‌كنیم‌ و بعضی‌ اعمال‌ را به‌جا می‌آوریم و، از سوی دیگر، برای انسان‌ كار می‌كنیم، زحمت‌ می‌کشیم، فعالیت‌ می‌كنیم، و همۀ‌ كارهایی‌ كه‌ در زندگی‌ بر روی‌ زمین‌ صورت می‌گیرد، تقدیس‌ و پرستش‌ دو معبود و دو إله خواهد بود، چراکه‌ منشأ‌ انجام‌ دادن‌ كار برای ما آن‌ است‌ كه‌ او را إله یا معبود‌ می‌دانیم. پس‌ اگر در اینجا جدایی‌ و افتراق‌ باشد و در ذهن انسان‌ دو هدف‌ در كنار هم‌ قرار گیرند، ناسازگای‌ و ناهماهنگی‌ پدید می‌آید. ولی‌ اگر بگوییم‌ این‌ انسان‌ كه‌ منشأ فعالیت‌ و زندگی من‌ بر روی زمین است، همان مخلوقِ‌ خداوند است، در این‌ صورت، من با عبادت‌های‌ فردی، از ایمانِ‌ خود محافظت‌ می‌كنم‌ و با فعالیت‌های اجتماعیِ خود که از ایمان به انسان سرچشمه می‌گیرد، باز هم ایمانِ‌ به‌ پروردگار را مستحكم‌ و پایدار می‌سازم.

(58)در اینجا این‌ مسئله‌ مطرح‌ می‌شود كه‌ مفهومِ‌ انسان، كه‌ ساختۀ‌ خداوند و مخلوق‌ اوست، با مفهومِ‌ انسانِ‌ بدونِ‌ ایمان‌ به‌ خداوند تفاوت‌ می‌كند، چراکه‌ آن‌ ایمانِ‌ به‌ انسان‌ كه‌ از ایمانِ‌ به‌ خدا سرچشمه‌ می‌گیرد، چیز دیگری‌ است. انسان‌ كه‌ ساختۀ‌ خداوند است‌، خداگونه‌ است‌ و در امثال‌ و صفات‌ همچون‌ خداوند است، انسانی‌ كه‌ ساختۀ‌ خداوند است‌ مادۀ‌ صِرف‌ نیست‌ و تنها صاحب زندگی‌ دنیوی‌ نیست،‌ بلكه‌ جاودانه‌ است‌ و صاحب حیاتِ‌ جاوید. انسانِ‌ به‌ این‌ معنا اگر منشأ‌ فعالیت‌های‌ ما در زندگی‌ روی‌ زمین‌ شود، دیگر این‌ به‌ معنای‌ سكولاریزه‌ كردن‌ و دین‌زدایی‌ نیست، بلكه‌ این‌ عین‌ دینداری‌ است. دینی‌ شدن‌ و تقدسِ‌ ارتباطات‌ و پیوندهاست‌، چراکه‌ انسان‌ که منشأ فعالیت‌های ما در حیات دنیوی است، اثر و نشانه‌ای‌ از خداوند است. بنابراین، غایة‌الغایات‌ و علة‌العلل‌ باز هم خداوند است.

48