دین در جهان امروز
(55)تقاضا میكنم در اینجا بیشتر دقت كنید. گفتیم انسان برای حفظ ایمانِ خود باید اعمالی را در پیش گیرد. آیا میتوانیم به انسانی كه تنها اعمال عبادیِ خود را ادا میکند، انسانِ مؤمن بگوییم؟ اما دیگر كارهای انسان را، كه به اصطلاح امروز به آن «زندگی انسان بر روی زمین» میگویند و ارتباطِ شخص با شخص و شخص با عالمِ هستی و دیگر اعمال او را در بر میگیرد، در نظر نیاوریم؟ اگر ما گفتیم انسان در زندگی خود بر روی زمین آزاد است و عملِ او ناشی از گرایشِ غیردینی است، به بیانِ كوتاه، مرادمان دعوت به سكولاریزه كردنِ زندگیِ انسان بوده است.
(56)عبادت از ایمان سرچشمه میگیرد، همانگونه كه از آن محافظت نیز میكند. اما در این میان غایتِ زیستنِ انسان بر روی زمین چیست؟ هنگامیكه میخوریم، میآشامیم، ساختمان میسازیم، با دیگران معاشرت میكنیم، در همۀ اعمالِ خود جز عبادت کردن، انگیزه و هدف و مقصود ما چیست؟ ما اساساً میخواهیم از راهِ عبادت از ایمان محافظت كنیم، ولی سبب و عاملِ اعمالِ عادیِ انسان بر روی زمین و روابطِ او با مردم و جهانِ هستی چه خواهد بود؟ خواهید گفت: انسانیت. بنابراین، عبادت صفتِ ایمان به خدا را تثبیت و تقویت میكند و افعالِ دیگر ایمان داشتن به انسان را.
(57)در اینجا بحث ما به دو راهی میرسد: یكی انسان و دیگر ایمان داشتن به انسان كه منشأ كارهای ما بر روی این كرۀ خاكی و در برخورد با دیگران است. منظور ما از این انسان چیست؟ انسانی كه مصنوعِ خداوند است یا انسانِ جدا و بریده از خدا. اگر بگوییم منشأ اثر در كارهای خارجی و سبب جداسازی دین از صحنۀ زندگی بشر بر روی زمین ایمان به انسانِ جدا و دور از خداوند است، در این هنگام شرك پدید میآید؛ پرستشِ دو هدف و ایجاد دو مقصود و رویش دو ایمان كه هریک از دیگری بیگانهاند
47