دین در جهان امروز
او را احاطه كرده است، منعكس میشود. ایمان به عدالتِ خداوند، به انسان شناختی زیبا و منسجم میبخشد از آنچه پیرامونِ او میگذرد. این گوشهای از دستاوردهای ایمان و نتیجۀ بروزِ آن است.
در اینجا نكتهای را تذكر بدهیم، چراکه درمورد آن بحثهای بسیاری صورت گرفته و، چهبسا، تعبیراتِ اشتباهی از آن به دست داده باشند. این ایمان با تمامِ آثاری كه دارد، صفت و حالتِ درونِ روح است. این ایمان، ذاتی باشد یا اكتسابی، در رفتار و كردارِ مؤمن، آگاهانه یا ناخودآگاه، نمایان میشود. ولی، از سوی دیگر، این رفتارها و كردارها در حفظ و نگهداریِ ایمانِ انسان نقش بسزایی دارد.
(53)جسم و روح دو چیزِ جدا از هم نیستند، بلكه هریك از ایندو در دیگری اثر میگذارد تا آنجا كه برخی از فلاسفۀ متأخر میگویند: روح جسمانیةالحدوث و تابع وجود جسم است و این به علت تعامل عمیقی است كه میانِ جسم و روح مشاهده کردهاند. بنابراین، تا وقتی كه این تعامل بین جسم و روح موجود باشد، امكان ندارد آندو را از یكدیگر جدا كنیم و اثرگذاری و اثرپذیری مثبت یا منفیِ افعالِ انسان را در نگهداری ایمان نادیده بگیریم.
(54)ایمان در اعمالِ آدمی ظاهر میشود، و، در مقابل، اعمالِ انسان از ایمانِ او پاسداری میكند. اگر اعمال را فروگذاریم، ایمان به سستی میگراید و در درونِ انسان میمیرد. اینجاست كه دین برای بقای ایمان به میدان میآید تا روابطِ انسان را با خداوند و با انسانهای دیگر و پیوند او را با هستی سامان بخشد و این همان چیزی است كه ما آن را عبادت و معاملات و احكام مینامیم. برای اینكه دین بماند و ایمان پایدار باشد، باید آثارِ دین را در اعمالِ خارجی خود جدی بگیریم، یعنی به کیفیت و چگونگی زندگی انسان بر روی زمین اهتمام ورزیم.
46