دین در جهان امروز
آیا ممكن است منبع همۀ فعالیتهای انسان غیر از موجود مطلق باشد كه دائماً به او امید و تحرك و نیرو میبخشد؟ در اینجا یك نكتۀ اساسی وجود دارد: هرآنچه ساختۀ ماست، از تفكر گرفته تا فلسفه و علم و قانون یا هر چیز دیگر، تا زمانی كه دستاورد بشر باشد و از او نشئت گرفته باشد، مخلوق اوست و از هواها و تمایلات او ناشی میشود. اما انسان از كجا دریافت میكند و بر چهچیز تكیه دارد؟
(45)اینجاست كه معنای معبود (إله) تحقق پیدا میكند، معبودی كه وجود و حركت و فعالیت میبخشد. بنابراین، وجود خداوندِ مطلق پشتوانه و راهنمای راه است برای اینكه انسان دائماً پرجنبوجوش و قوی و استوار باقی بماند. مسئلۀ دیگر اینكه ایمان به غیب منشأ و خاستگاه امید پایدار است و، از طرفی، امیدْ حقیقتِ زندگی است. بنابراین، ناامیدی به منزلۀ بریده شدن و جدا شدن انسان از آینده است. انسانی كه امید ندارد برای یك ساعت بعد خود نمیاندیشد، اصلاً در آینده حضور ندارد، بلكه در حالت كنونی خود باقی است و باقی ماندن در حالت فعلی یعنی جمود و جمود یعنی مرگ. پس امید حیاتِ انسان است. انسان اگر فرضاً به مطلق ایمان نداشته باشد، در سختیها و بیماریها و حادثهها به پایان جایی میرسد که تواناییهای بشر است و، در نتیجه، ناامید میشود و میمیرد. و اگر هم زنده بماند، هم خود محروم خواهد بود و هم جهان را از نیرو و توان خود محروم خواهد کرد. امیدوار ماندن انسان ممكن نیست مگر با ایمان داشتن به مطلق. اگر انسان بر محصول و تولید خود، كه حد و مرز دارد، تكیه کند، هنگامیكه سختیها و بیماریها و اوضاع و احوالی كه بر او عارض میشود از این حد و مرز بگذرد، با عمل او در آینده برخورد میكند و روی آن تأثیر میگذارد. بنابراین، زندگی انسان و بقا و امید او در گرو ایمان به مطلق است. این مبنای ذاتی و سیر به سوی امید مستلزم
41