دین در جهان امروز
كه امروز من درست میدانم ممكن است فردا درست ندانم و شاید فردا خلاف آن را درست بدانم، هرچیز در هر زمینهای تغییرپذیر است و تا زمانی كه علم در حال تكامل باشد، متزلزل و متغیر است. فلسفه و هنر و حقوق نیز همین وضعیت را دارند. به بیان كوتاهتر، هرآنچه محصول و دستاورد بشر باشد، در حال تكامل است و تا زمانی كه در حال تكامل باشد، متغیر و متزلزل است و تا زمانی كه متزلزل باشد، نمیتواند تكیهگاه و معبود انسان باشد. این امور، یعنی علم و فلسفه و هنر و صنعت و حقوق، مخلوق انسان است نه خالق او.
(43)انسان در زندگی خود نیازمند ابزار است. این امور نیز ابزارند اما معبود انسان نیستند، زیرا این ابزارها متغیرند و، بنابراین، نمیتوانند پشتوانه و تكیهگاه انسان باشند. نوع بشر نیازمند چیزی است كه تغییرناپذیر باشد و از او محافظت كند. انسان باید به چیزی تكیه كند كه او را در هیچیک از حالاتش رها نكند، تغییر نكند و بتوان بر آن تكیه كرد. این چیزِ مطلق را نمیتوان محصول دست بشر دانست. اگر این مطلق دستاورد بشر نباشد و اگر انسان تكیهگاهی داشته باشد كه در هر زمان و هر موقعیت بر آن تكیه كند، انسان خویشتن را قوی و استوار میبیند، بهطوریكه در خود نیروی كافی و همیشگی برای حركت مییابد. این همان معنایی است كه آیۀ «ألا بِذِكرِ اللّهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ»«8» به آن اشاره میكند.
(44)انسان كار میكند و میآموزد و میاندیشد و این وسایل را در راه پیشرفت زندگی خود به كار میبرد. اما این امور معبود نیستند. به بیان دیگر، اللّه یا معبود، آفریدگار انسان است و همانطور كه آفریدگار اوست، مبدأ و ریشۀ فعالیتها و پویایی او نیز هست. پس آن چیزی را كه همۀ فعالیتهای انسان از او سرچشمه میگیرد، معبودِ (إله) انسان مینامیم.
40