در پاسداشت آزادی
(22)ابوجمیل، خدایت بیامرزد كه در وفاتت، همچون دوران حیاتت، سترگ و برجسته بودی. از میان ما رفتی در حالی كه در عرصۀ مطبوعات فعال بودی و در محراب مطبوعات به خونِ خود درغلتیدی.
برادران، مطبوعات محرابی است برای پرستش خدا و خدمت به انسانها و اگر از عهدۀ وظایف خود بر نیاید، دامگهِ شیطان و مایۀ تخریبِ انسانیت خواهد بود. این عرصه از مهمترین و حساسترین میدانهای جهاد است، زیرا افكار عمومی را شكل میدهد؛ فرهنگآفرین است؛ خوراك روح را فراهم میآورد؛ مراحل جدید تكامل معنوی را پی مینهد؛ عواطف مردم را پیراسته میكند و آنان را به نیكی و راستی رهنمون میشود. مطبوعات با نظارت بر جامعه و اركانِ آن و با جهتدهی به دولت و حاكمیت و نهادها و با مشاركت در ساماندهیِ اقتصاد و سیاست و كوشش در تصحیح امور جامعه، در حقیقت، به جامعۀ بشری و محیط انسانی نظم میبخشد و، به این ترتیب، خدمتگزار جامعه و فرد و انسانیت و، نتیجتاً، از اركان كرامت بخشیدن به انسان و حفظ این كرامت است.
(23) در این مجال بنا ندارم كه مدح فرهنگ بگویم، آن هم نزد اهل فرهنگ و در سرزمین فرهنگ با مردمانی فرهنگی، بلكه میخواهم نكتۀ مهمی را دربارۀ حساسیت جایگاه مطبوعات، به خود و برادرانم یادآور شوم.
روزنامهنگار میتواند جامعهای صالح بیافریند. چون آنگاه كه مقالهای منتشر میکند یا تحلیلی مینویسد یا تصویری را به چاپ میسپارد یا عنوانی را برجسته میكند یا به تفسیر رویدادی میپردازد، در حقیقت، در پیِ جهت دادن به فرد و جامعه است، و میتواند پدری راهنما و دلسوز و مخلص و هدایتگری فرزانه باشد، همچنانكه میتواند خیانتكار یا گمراهكننده یا تحریفگرِ حقایق و اندیشهها باشد.
26