شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

ادیان در خدمت انسان

<
>

مختلف جامعۀ، از خانواده تا جامعۀ بین الملل، همه نزاع‌هایی هستند كه علتشان یكى و چند و چونشان متفاوت است. این نزاع‌ها كه جزءِ بنیادین خلقت تلقى شده است، حاصل تبدیل خویشتن خواهى به خویشتن پرستى است. انانیت و خودخواهىِ فرد در گروه نیز همین تأثیر منفى را دارد. گروه‌ها و جوامع براى خدمت به انسان شكل گرفته اند. طبع انسان مدنى و اجتماعى است. انسان موجودى است با دو بعد شخصى و اجتماعى. وقتی خودپرستی به جامعه سرایت کند، مشكل انسان در صورت‌های مختلفى بروز مى كند: از خودخواهى فردى تا خودخواهى خانوادگى و خودخواهى قبیله اى تا خودخواهى فرقه‌ اى و مذهبى، كه ارزش‌هاى آسمانى را به خصوصیات زمینى تبدیل و دین و مذهب را از محتوایش تهى مى كند، و علوّ و مدارا را از بین مى برد، همان فرقه گرایى كه ارزش‌های والا را وسیلۀ سوداگرى قرار مى دهد و، سرانجام، به ملى گرایى خودخواهانه مى رسد.

(16)وطن دوستى نیز، كه از شریف ترین نیازهای انسانى است، به نژادپرستى بدل می‌شود؛ تا جایى كه فردْ وطنش را، به جاى خدا، در مقام پرستش قرار مى دهد و حاضر مى شود عظمتِ وطنش را بر ویرانه هاى اوطان دیگران، و تمدنش را بر خرابه هاى تمدن‌های دیگر بنیان نهد، و سطح مردمش را به بهاى فقیر شدن دیگر ملت‌ها بالا برد. نازیسم، كه جهان را چند بار به آتش كشیده است، نمونۀ آشكار نژادپرستى است. این خودخواهی‌ها، در اصل، احساساتى سازنده بودند، اما به مرور و به دلیل رشد ناهماهنگ، ویرانگر شدند. خویشتن خواهى و فامیل‌دوستی و قبیله دوستى و وطن خواهى و وابستگی‌های قومى، اگر در چارچوب مرزهاى درست خود باقى بمانند، گرایش‌های مثبت و سازنده اى در زندگى انسان‌ها خواهند بود.

(17)اكنون به عنوانى كه براى این سخنرانى برگزیده ایم، بازگردیم:

21