ذوق و ابتکار در دعوت
حكومت مى كند، از نظر قرآن روشن مى گرداند و بهدرستى نمودار مى سازد كه عمل باطل و بیدادْ عملى است بر خلاف محیط عالم، حركتى است بر خلاف جریان خلقت و، درنتیجه، ناپایدار است.
(83)آیاتى كه با همین مضمون در قرآن كریم وارد شده بسیار است و همین الفاظ نیز بارها تكرار گشته است.
2. «شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمَاً بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ.»«34»
(84)این آیه و نظایر آن دلیل بر عدل الهى و مُثبِتِ یكى از اصول مذهب شیعه است: اصل عدل، كه در نزد شیعه و پاره اى دیگر از فِرَقِ مسلمین از اصول دین است. در این آیات و بر اساس این اصل، حكومت عادله و قوانین عادلانۀ خلقت كه بر جهان حکمفرماست گوشزد شده است، تا روشن شود كه بقا و ثبات از آنِ اعمالى است كه با اساس خلقت و قوانین جهان تطبیق كند. برعكس، آنچه با این اساس مطابقت نكند یعنى بیدادگرى، باطل و كارهاى ناصواب، در جهان محو مى شود و ناپایدار خواهد بود، هرچند مدتى به طول انجامد. هم اكنون كاخهاى بلند دانش، تمدن امروز جهان، آزادیها، حقوق بشر، افكار گرانبهاى دینى و اخلاقى، یعنى سرمایه هاى اصیل بشریت، نتیجۀ فعالیتها و تلاشهاى میلیونها نفر از افراد انسان است. هریک در بناى این كاخْ سنگى گذاشته و در این راه قدمى برداشته است. با ابقاى این سرمایه ها تلاشهاى آنان همه باقى است، ما از آنها منتفع و بهره مندیم، و آنان از اجر الهى و اجتماعى بى نصیب نخواهند بود. پس كسى كه طالب بقا و ابدیت است، چاره اى جز پیروى از حق و عدالت و تلاش در این راه ندارد. به تعبیر قرآن
49