اسلام
برتر و بالاتر از فهم تودههای مردم در تفسیر متون قوانین تعمق و ژرفنگری دارند. بنابراین، چون معرفت خداوند لایتناهی است و هیچگونه حدی برای آن متصور نیست، میتوان بر جمیع ابعاد و مراحل مدلولات و مفاهیم كلام الهی اعتماد كرد و هر اندازه كه تحقیق و تعمق در كلام خداوند فزونتر و گستردهتر شود، ابعاد جدیدتر و مفاهیم تازهتری از آن فراچنگ میآید. پس كلامِ خداوند، از این رو، مانند پدیدهها و حقایق هستی است، بلكه عین حقایق هستی است، و در هر مرحلهای انسان از آن چیز جدیدی كشف میكند، همانطور كه با شناخت وسیعتر و با كسب آگاهیهای نوبهنو هر روز صفحات جدیدی از كتابِ وجود و حقیقت انسان گشوده میشود.
(71)پس از بیان مقدمه، اكنون به پرسش مذکور بازمیگردیم و میگوییم كه انسان با جهان هستی در تعامل است و این تعامل، اساس پدیدۀ تحول و تكامل را تشكیل میدهد. روند و جهت این تعامل و، به تعبیر دیگر، این فعل و انفعالات را نظام و شریعت الهی تنظیم و هماهنگ میكند، و این شریعت برای هر مرحلهای از مراحل تكامل، تعالیم و آموزههای پیشرفتهتری عرضه میكند كه با آن مرحلهای كه انسان در آن به سر میبرد، متناسب و هماهنگ است. بر این اساس، سلسلهارتباطات و فعل و انفعالات ثابت و استوار میان انسان و جهان تنظیم و برقرار میشود.
(72)خلاصۀ پاسخ بـه پـرسش این است كه مـوارد سهگانـهای كه یادآور شدیم، هریك پشتوانۀ دیگری است برای كشف مراحل و حقایق جدیدتر. به همین طریق است كه ما میتوانیم ویژگی قداست را برای نظامهای دینی انسان و جامعه محفوظ نگاه داریم و، در عین حال، مجال تحول آنها را فراهم سازیم. بدین معنی كه تعالیم و آموزشها و مقررات تحولیافته خصلتهای الهی خود را حفظ كرده و قداست و قوت و قیادت آنها از اصول و پایگاههای مستحكم و ثابت دینی نشئت گرفتهاست.
44