اسلام
بِهَا یَسْتَهْزِئُون.»«27»
(59)بهراستی آیا معقول است بپذیریم كه انسان در اجتماعی كـه بـا مسیر او متناقض است و با ایمان و اخلاق وی منافات دارد، زندگی كند، ولی تحت تأثیر چنین جامعهای قرار نگیرد؟
(60)انسان در آفرینش، در حیات، در نیازمندیها، در اندیشه و تفکـر، و در همۀ جنبههای حیات خویش، موجودی است اجتماعی و با جامعهای كه در آن زندگی میكند تعامل و تأثیر متقابل دارد. در این صورت، آیا برای وی امكان دارد كه ایمان و اخلاق و رفتار فردی خویش را از فعل و انفعالات جامعهاش جدا سازد؟ به باور من پاسخ این سؤال نیز روشن است. به همین سبب است كه مشاهده میكنیم اسلام بر لزوم ایجاد و تأسیس جامعۀ متناسب با ایمان و اخلاق و اعمال صالح تأكید میکند و صریحاً اعلام میدارد: «به خدا و روز قیامت ایمان ندارد آن که شب سیر بخوابد در حالی که همسایهاش گرسنه باشد.»
(61)جملۀ «ما آمن» را تكرار میکنـم تا ما با دیـدگاه اسـلام دربـارۀ ناقض میان ایمان و وضع نامطلوب اجتماعی آگاه شویم. و قرآن کریم بر این اصل تأکید میکند: «أَرَأَیْتَ الَّذِی یُكَذِّبُ بِالدِّینِ. فَذَلِكَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ. وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِینِ.»«28»
(62)چنین پایه و اساسی است كه ما درمییابیم اسلامی كه پیامبـرش تأكید میكند: «إِنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الأخلاق»«29» (همانا مبعوث شدم برای تکمیل مکارم اخلاق) میكوشد، برای دستیافتن انسان به چنین
41