اسلام
كلی، امور جهان دو سنخ خواهند بود: یكی امور مادی و اشتغال به این امور، از قبیل خوردن و آشامیدن و ازدواج و تجارت و امثال آنها؛ و دیگری امور معنوی كه در مقابل امور مزبور قرار دارند، از قبیل نماز و عبادت و قربانیکردن و فداكاری و تفكر و غیر اینها. قسم نخست از امور زایلشدنی و مناسبِ جسم انسان و رغبات و امیال آنی وی است و قسم دوم پاسخگوی امیال و رغبات روح و قوام انسانی است که امیالی غیرمادی محسوب میشود.
(47)لكن حقیقت این است كه این تقسیم نه دقیق است و نه با نظریات فلسفی و یا با تعالیم دینی مطابقت دارد و نه میتواند روح مؤمن را اقناع كند.
بنابر تحلیل فلسفی، ماده عبارت است از هر موجودی كه نیازمند مکان و ابعاد است یا هر موجودی كه در ذاتْ متحرک و در حقیقت متحول است؛ اما مجرد عبارت است از آن موجودی كه بُعدی ندارد و در ذاتِ خود نیازمند زمان و مكان و حركت نیست. بنابر این تحلیل، جمیع حركات صادره از انسان، حتی عبادت و ایثار و احسان و تفكر مادیاند، زیرا مثلاً تفكر با حرکت سلولهای مغز انسان، كه مادی است، صورت میپذیرد. (48)بنابراین، فیلسوف هیچگاه نمیتواند انفصال جسم از روح را تصور كند و صدور افعال انسانی را تنها از جسم یا روح، بدون در نظر گرفتن دیگری، برای خود ترسیم كند و برخی از این افعال را مادی و بعضی دیگر را معنوی بنامد. بلكه تعامل و تأثر متقابل میان جسم و روح در نزد بسیاری از فلاسفه تا آن درجه است كه از آندو یك تركیب متحد بهوجود آورده است و این سخن ملاصدرا كه روح در حدوث جسمانی (جسمانیة الحدوث) و در بقا روحانی (روحانیة البقاء) است، واقعاً بینظیر است.
(49)معیار صحیح شناخت مادی بـودن یا روحانی بـودنِ اعمـالِ انسان به انگیزه و هدفِ عمل برمیگردد. چهبسا نمازها و صدقات و اندیشههایی
36