اسلام
(25)خلاصۀ این اندیشه این است كه ملائكه نیروهای پیدا و پنهان هستی را به امر خدا مدیریت میكنند. آنها مطیع پروردگارند و از امر او سرپیچی نمیكنند. هركس در راه حق قدم بردارد، فرشتگان به او یاری میرسانند و به او میگویند: «نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ» به همین سبب، سالكِ راهِ حق تنها نیست، بلكه نیروهای هستی كه تحت امر ملائكهاند، او را حمایت و تقویت میكنند و نمیگذارند احساس تنهایی كند. سالكِ راهِ حق احساس تنهایی و نگرانی نمیكند. او احساس میکند که جهان همراه اوست و مطمئن است كه پیروز خواهد شد: «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِیرٌ.»«20»
(26)این احساس برای حاملان رسالت و صاحبان اصولْ ضـروری است؛ آنان كه برای ایجاد و بازسازی انسانیت و جامعۀ انسانی میكوشند.
شیطان
(27)سخن دربارۀ شیطان، سلطان شُرور، با بحث دربارۀ ملائكه مرتبط است، زیرا، برحسب وصف قرآن كریم، شیطان پیش از خلقتِ آدم آفریده شده و با ملائکه بوده است. وی قبل از آنكه آدم قدم به عرصۀ وجود بگذارد، مطیع فرمان خدا بود. پروردگار را سجده میكرد و ذات مقدس الهی را تسبیح میگفت. اما پس از آنكه مأمور شد در برابر آدم سجده كند، با بزرگبینی و فخر، خداوند را نافرمانی كرد و تا روز قیامت به او مهلت داده شد. او اغواگری و گمراه کردن و منحرف كردن بشر را، با همدستی لشکریان خود، قوای شر، رهبری میكند.
(28)چنین تفسیر و تحلیلی از شیطـان بـهطور ریشهای بـا مفهوم اهریمن
28